جانب خداوند است. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونى مثبت و گسترده در زندگى بشر و زدوده شدن ناكامى ها و نابسامانى ها از چهره غم زده جامعه انسانى است و پیروزى حكومت عدالت گستر و معنویت گراى مهدوى بر دولت هاى شرك و كفر و ستم است. در روایات، توصیه هاى فراوانى در مورد انتظار فرج و ارزش، و فضیلت هاى بى شمار آن شده است. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) وسلم آن را برترین اعمال و عبادات مى داند: «افضلُ اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجل»[144]؛ «انتظار فرج [و گشایش] از جانب خداى بلند مرتبه، برترین عمل امت من است» و نیز مى فرماید: «افضل العبادة انتظار الفرج»[145] ؛ «با فضیلت ترین عبادات، انتظار فرج است». حضرت على (علیه السلام) نیز آن را محبوب ترین اعمال در نزد خداوند و منتظر فرج را، همانند شهید راه حقّ مى داند: «انتظروا الفرج و لاتیأسوا من روح الله فاِنّ احبَّ الاعمالِ الى اللّه عزّوجلّ انتظارُ الفرجَ الآخِذُ باَمرنا مَعَنا غدا فى حظیرة القدس و المنتظر للفرج كمُتشَحّط بدمه فى سبیلِ اللّه»[146]؛ «منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نشوید كه محبوب ترین اعمال نزد خداوند - عزّ و جل - انتظار فرج است. كسى كه پذیراى امر ما باشد، فردا[ها] در «حظیرة القدس» با ما است و كسى كه منتظر فرج باشد، مانند كسى است كه در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است». امام جواد (علیه السلام) آن را با فضیلت ترین و راه گشاترین امور مى داند: «اَفضَلُ اعمالِ شیعتنا انتظارُ الفَرَج مَن عَرَف هذ الامرَ فقد فُرِّج عَنه بانتظاره»[147]؛ «برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. هر كس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین انتظار در كارش گشایش و فرج مى شود». امام هادى (علیه السلام) به روشنى معناى فرج را -كه همان انتظار ظهور مهدى موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است- توضیح مى دهد. على بن مهزیار مى گوید: نامه اى به امام هادى (علیه السلام) نوشتم و از ایشان درباره «فرج» پرسیدم؛ حضرت فرمود: «اذا غابَ صاحبُكم عن دارالظّالمین فتوقّعوا الفرج»[148]؛ «هر گاه امام شما از بین ظالمان و ستمگران مخفى شد، چشم به راه فرج باشید». امام صادق (علیه السلام) نیز حالات شیعیان در دوران غیبت و انتظار گشایش و فرج را چنین بازگو مى فرماید: «نزدیك ترین جایى كه خداى متعال به بندگانش هست و نیز بیشترین زمانى كه از ایشان راضى است، وقتى است كه حجّت الهى را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین حال یقین دارند كه آن حجّت باقى است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هر صبح و شام، منتظر فرج باشید...»[149[. برآیند این روایات آن است كه عموم مردم جهان -به خصوص شیعیان- باید منتظر ظهور و قیام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) موعود باشند كه از سراپرده غیبت بیرون آید. انتظار فرج، در واقع نوعى آمادگى و استقبال از نیكى ها است. آمادگى براى تلاش و حركتى مداوم و كوششى خستگى ناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاك زیستن، حقّ خواهى و دور ماندن از زشتى ها و آلودگى ها... به همین جهت وقتى ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام) پرسید كه: فرج كى خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: «یا ابابصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ مَن عرف هذاالامر، فقد فرج عنه لانتظاره»[150]؛ «اى ابوبصیر! تو هم از كسانى هستى كه دنیا را طلب مى كنند؟ آن كس كه قیام امام را بشناسد، براى او به جهت انتظارش فرج شده است» بر این اساس، انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولى است؛ یعنى انتظارى همراه با آگاهى، بصیرت، درایت، معنویت، آمادگى، حق گرایى، عدل خواهى و... به عبارت روشن تر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار یارى رساندن به او است. چنین شخصى در غیبت امام، چنان رفتار مى كند كه گویا در زمان ظهور و حضور او زندگى مى كند. به همین جهت شیعه تمامى دشوارى ها و كاستى ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع انتظار است كه داراى فضیلت و ارزش بى شمارى است. امام سجّاد (علیه السلام) مى فرمود: «انتظار الفرج من اعظم الفرج»[151]؛ «انتظار فرج، خود از بزرگ ترین گشایش ها است» امام كاظم (علیه السلام) هم فرمود: «انتظار الفرج من الفرج»[152]؛ «انتظار فرج، نشانه فرج و گشایش است» به صراحت مى توان گفت: از مهم ترین رازهاى نهفته بقاى تشیّع همین روح انتظارى است كه كالبد شیعه را آكنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا مى دارد. ]انتظار[، ظرفیت و توانایى فراوانى براى تحقّق جامعه آرمانى اسلام ایجاد مى كند و رفتارها و برنامه ها را بدان سمت سوق مى دهد. این والاترین عبادت و بهترین عمل است؛ چنان كه امام على (علیه السلام) فرمود: «افضلُ عبادة المؤمن انتظار فَرج الله»[153]؛ «بهترین عبادت مؤمن، انتظار كشیدن فرج خداوند است». به طور خلاصه مؤلّفه هاى زیر را مى توان از «انتظار فرج» برداشت كرد: 1. تلاش و كوشش براى پیشرفت و ترقّى؛ 2. اصلاح طلبى و امید به زندگى بهتر (گشایش در امور)؛ 3. نفى وضع موجود (ظلم و بى عدالتى، فساد و تباهى)؛ 4. طرد و عدم پذیرش حكومت هاى سیاسى (نامشروع دانستن آن ها)؛ 5. قیام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال؛ 6. ضرورت تشكیل حكومت هاى دینى و مشروع؛ 7. عدم انقیاد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و...[154] …………………………………………………………………………………………………………… [144]. بحارالانوار، ج 52، ص 128. [145]. معجم احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 268. [146]. بحارالانوار، ج 53، ص 123. [147]. بحارالانوار، ج 52، ص 110. [148]. كمال الدین، ج 2، ص 380، ح 2. [149]. همان، ص 337، ح 10. [150]. كافى، ج 1، ص 371. [151]. بحارالانوار، ج 52، ص 122، ح 4. [152]. الغیبة طوسى، ص 459. [153]. بحارالانوار، ج 52، ص 146. [154]. براى مطالعه بیشتر ر.ك: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصل نامه انتظار، ش 2، ص 130.