و روش پیامبر (صلی الله علیه وآله) وسلم و اهل بیت او را فراموش كنند ؛ بلكه باید همواره آن را در نظر داشته و آماده پیوستن به قیام جهانى حضرت مهدى(عج) باشند و در عین حال خود علیه ظلم و ستم و فساد، مبارزه كنند. رسول گرامى اسلام فرمود: «لا یزالونَ قومٌ من امّتى یُقاتلون على الحقّ ظاهرین الى یوم القیامة»[185] ؛ «همواره گروهى از امت من تا روز رستاخیز، پیروزمندانه در راه حق نبرد مى كنند[. در روایات به نمونه اى از منتظران و شیعیان واقعى امام (علیه السلام) در عصر غیبت اشاره شده كه علیه ظلمت و فساد قیام مى كنند و راه امامان خود را تداوم مى بخشند و جانشین ولى عصر(عج) در روى زمین هستند. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «فیَجعَلُ اللّه قم و اهلَها قائمین مقام الحجّة»[186] ؛ «خداى تبارك و تعالى، قم و اهل قم را قائم مقام حجّت قرار مى دهد» و نیز «قم به این جهت قم نامیده شده كه اهل آن در محضر قائم آل محمّد(عج) گرد مى آیند و با او قیام مى كنند و از یارى او منحرف نمى شوند»[187[. 2. حق خواهى و حق مدارى: تاریخ، صحنه حضور و نزاع دو گروه حقّ و باطل و دو اندیشه طغیان گرى و حق گرایى است ؛ راه حقّ و صلاح، راه پیامبران و صالحان و راه باطل و كفر، راه شیاطین و سردمداران زر و زور و تزویر است. این دو گروه و نبرد میان آنها، همیشه در جامعه بوده و همه منتظران واقعى امام زمان(عج)، باید پیرو و طرفدار حق و مخالف و دشمن باطل باشند. با ظهور حضرت مهدى(عج)، جهان شاهد مصاف نهایى حق و باطل و پیروزى و غلبه حق به رهبرى آن حضرت خواهد بود و منتظران ظهور نیز در هر حال باید براى چنین مصافى آماده باشند و خود نیز باید حق و حق خواهى را محور و مدار برنامه ها و فعالیت هایشان قرار دهند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) وسلم در این زمینه مى فرماید: «لا تَزالُ طائفة مِن اُمّتى على الحَقّ ظاهرین حتّى یأتى امرُ اللّه»[188] ؛ «گروهى از امت من همواره حق را آشكار مى كنند تا فرمان خدا (امر ظهور) فرا رسد[. حضرت على (علیه السلام) نیز مى فرماید: «واللّه ما یكونُ ما تأملون حتّى یهلِك المبطلون و یضمحلّ الجاهلون و یأمن المتّقون...»[189] ؛ «به خدا سوگند! آنچه آرزو مى كنید، تحقّق نمى یابد، مگر هنگامى كه باطل از بین رود و نادان ها نابود شوند و پرهیزگاران، آرامش خود را باز یابند...[. 3. استقامت و ایستادگى در سختى ها: ]انتظار ظهور»، یكى از بزرگ ترین عوامل پایدارى، استقامت و مقاومت در برابر سختى ها و مشكلات عصر غیبت است. انتظار مسلمانان - به ویژه شیعیان - را در برابر ظلم ها، فسادها، زورگویى ها و انواع بلاها و سختى ها، ثابت و پا برجا نگه مى دارد و به آنان دل و جرأت مى دهد تا در برابر تهدیدها، تطمیع ها و سخت گیرى هاى دشمنان اسلام، خود را نبازند و از هیچ چیز و هیچ كس نهراسند. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) وسلم به مسلمانان صدر اسلام فرمود: «بعد از شما قومى خواهد آمد كه پاداش هر یك از آنها برابر پاداش پنجاه نفر از شما است». گفتند: اى رسول خدا! مگر نه این است كه ما در حضور شما، در بدر و احد و حنین شركت كردیم و قرآن در میان ما نازل شد؟! فرمود: «اگر آنچه بر آنها روى خواهد داد، بر شما روى مى داد ؛ شما نمى توانستید چون آنها صبر و شكیبایى را پیشه خود سازید»[190[. و نیز فرمود: «... برادران من كسانى اند كه در آخرالزمان مى آیند و ندیده، به من ایمان مى آورند... استقامت هر یك از آنها در دین خود، از كندن خارهاى گَوَن در شب تاریك و به دست گرفتن آتش گداخته، سخت تر است. آنها مشعل هاى هدایت اند كه خداوند آنان را از فتنه هاى تیره و تار، نجات مى بخشد»[191[. امام حسین (علیه السلام) نیز در این باره مى فرماید: ]... امّا الصابر فى غیبته على الاذى و التكذیب، بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسول اللّه»[192] ؛ «... كسانى كه در زمان غیبت او در مقابل آزار و تكذیب، استقامت مى كنند، مانند كسانى اند كه در حضور رسول خدا شمشیر زده اند[. 4. كسب آمادگى براى ظهور: امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده است: «هر یك از شما باید براى خروج حضرت قائم [سلاحى] مهیّا كند - هر چند یك تیر باشد - خداى تعالى هرگاه بداند كسى چنین نیتى دارد، امید آن است كه عمرش را طولانى كند تا آن حضرت را درك كند [و از یاران و همراهانش قرار گیرد[193[. پس براى ظهور حضرت مهدى(عج) و یارى آن حضرت، باید در هر لحظه اى آماده بود و خود را مهیّا نگه داشت و این شامل آمادگى نظامى، جسمانى و... مى شود ؛ اما مهم تر از همه آمادگى فكرى، علمى و سیاسى در عصر غیبت است. 5. اتحاد و همدلى: مهم ترین چیزى كه در عصر غیبت واجب است، یكپارچگى و اتحاد شیعیان و پاى بندى به عهدشان با امام زمان(عج) است. هرگونه اخلال در صفوف متحد منتظران، منافى با وظایف دینى آنان و كمك به دشمنان آن حضرت است. امام(ره) در توقیع معروف خود به شیخ مفید(ره) مى نویسد: «ولو انّ اشیاعنا - وفقهم الله لطاعة - على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة منهم بنا»[194] ؛ «اگر شیعیان ما - كه خداوند به اطاعت خویش موفقشان بدارد - در وفا به پیمانى كه با ما دارند، یكپارچه مى شدند و هرگز از میمنت ملاقات ما محروم نشده و ظهور ما به تأخیر نمى افتاد و البته سعادت حضور در محضر ما، با معرفتى حقیقى هر چه زودتر نصیبشان مى شد[. 6. رعایت حقوق دیگران: از مهم ترین امور در زندگى محبّان و منتظران قائم(عج) رعایت حقوق برادران و مسلمانان و كمك به آنان است. انسان منتظر، نمى تواند به گونه اى زندگى كند كه حقوق دیگران بر عهده اش باشد و در عین حال خود را دوستدار و منتظر مهدى موعود بداند؟! امام باقر (علیه السلام) به جابر جعفى فرمود: «اى جابر! آیا كسى كه ادعاى تشیّع مى كند، براى او این قول كه دوست اهل بیت هستم، كافى است؟! سوگند به خدا، شیعه ما نیست، مگر كسى كه پرهیزگار بوده و اطاعت از خداوند كند. شیعیان ما را به این صفات بشناسید: تواضع، خشوع، امانت دارى، بسیار در یاد خدا بودن... اى جابر! به ولایت و دوستى ما، جز از راه عمل و پرهیزگارى نمى توانى برسى[195[[. به همین جهت امام صادق (علیه السلام) وظایف شیعیان را در رابطه با برادران مسلمان خود، چنین معرّفى مى كند: آنچه را براى برادر مسلمانت دوست بدارى كه براى خودت دوست مى دارى ؛ از خشمگین كردن برادر مسلمان دورى كنى و آنچه را كه مورد رضایتش است، انجام دهى و اوامرش را اطاعت كنى ؛ چشم و راهنما و آیینه او باشى و... وقتى چنین كردى، دوستى خود را، به دوستى او و دوستى او را به دوستى خود پیوند داده اى[196[[. نتیجه اینكه علاقه مندان و یاران امام مهدى(عج)، باید كاملاً خود را وظیفه شناس و پایبند به اسلام و متعهّد و مسئول بدانند و همواره مراقب احوال و كارهاى خود باشند و از انحرافات دورى جسته و پناه به خدا ببرند و مو به مو احكام اسلام را عمل نمایند تا شایستگى سربازى آن حضرت را پیدا كنند[197[. 7. اطاعت از نایبان امام (علیه السلام( عصر غیبت، دوران پنهان زیستى امام و عدم دسترسى به او است ؛ در این صورت براى اخذ احكام و تعالیم دینى و عمل به وظایف و تكالیف سیاسى، اجتماعى و عقیدتى، باید به نایبان عام آن حضرت مراجعه كرد و به ولایت و رهبرى آنان گردن نهاد. فقها و علما، به عنوان جانشینان امام معصوم (علیه السلام) ، راهبران جامعه و هادیان امت و محل رجوع مردم هستند و احكام دینى را با اجتهاد و تفقه خود، به آنان ابلاغ مى كنند. ………………………………………………………………………………………………………… [185]. نهج الفصاحه، ج 2، ص 516 ؛ منتخب الاثر، ص 514. [186]. منتخب الاثر، ص 443. [187]. همان، ص 485. [188]. نهج الفصاحه، ج 2، ص 516 ؛ منتخب الاثر، ص 514 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 52. [189]. نهج البلاغه، ج 1، ص 198 ؛ الغیبة طوسى، ص 279. [190]. منتخب الاثر، ص 515 ؛ الغیبة طوسى، ص 275. [191]. بحارالانوار، ج 52، ص 124. [192]. همان، ج 51، ص 133. [193]. الغیبة النعمانى، ص 321، ح 10. [194]. بحارالانوار، ج 53، ص 177، ح 8. [195]. كافى، ج 3، ص 74. [196]. كافى، ج 2، ص 169. [197]. ر.ك: محمد مهدى اشتهاردى، حضرت مهدىعج فروغ تابان ولایت، ص 259 و 260.