زین الدین، على بن فاضل مازندرانى نقل مى كند :
سال ها در دمشق نزد شیخ عبد الرحیم خنفى و شیخ زین الدین على مغربى اندلسى، تحصیل مى كردم. روزى شیخ مغربى عزم سفر به مصر كرد. من وعده اى از شاگردان با او همراه شدیم ؛ تا اینكه به قاهره رسیدیم. استاد مدتى در الازهر به تدریس پرداخت. پس از مدتى، نامه اى از اندلس آمد كه خبر از بیمارى پدر استاد مى داد. وى عزم اندلس كرد ؛ من و برخى از شاگردان با او همراه شدیم.
در یكى از قریه هاى اندلس، بیمار شدم ؛ به ناچار استاد مرا به خطیب آن قریه سپرد و خود به سفر ادامه داد. سه روز بیمار بودم. پس از آن روزى در اطراف ده قدم مى زدم كه كاروانى از طرف كوه هاى ساحل دریاى غربى وارد شد و با خود پشم و روغن و كالاهاى دیگر داشت. پرسیدم : از كجا مى آیید؟ گفتند : از دهى از سرزمین بربرها كه نزدیك جزایر رافضیان (شیعیان) است.
هنگامى كه نام «رافضیان» را شنیدم، مشتاق زیارت آنان شدم. تا محل آنان، 25 روز راه بود (دو روز بى آب و آبادى و بقیه آباد) حركت كردم و به سرزمین آبادى رسیدم. آنجا جزیره اى بود با دیوارهایى بلند و پرچم هاى مستحكم كه بر ساحل دریا قرار داشت. مردم آن جزیره، شیعه بودند و اذان و نمازشان به شكل شیعیان بود. در آنجا از من پذیرایى كردند، پرسیدم : غذاى شما از كجا تأمین مى شود؟ گفتند : از جزیره خضراء در دریاى سفید كه جزایر فرزندان امام زمان(عج) است كه سالى دو مرتبه براى ما غذا مى آورند.
مدتى منتظر شدم تا كاروان كشتى ها از جزیره خضراء رسید. فرمانده آن، پیرمردى بود كه مرا مى شناخت (اسم من و پدرم را نیز مى دانست). او مرا با خود به جزیره خضراء برد ؛ شانزده روز گذشت، آب سفیدى در اطراف كشتى دیدم و علت آن را پرسیدم ؛ شیخ گفت : این دریاى سفید و آن جزیره خضراء است. این آب هاى سفید، اطراف جزیره را فرا گرفته است و هرگاه كشتى دشمنان ما وارد آن شود، غرق مى گردد. وارد جزیره شدیم ؛ شهر داراى قلعه ها و برج هاى زیاد و هفت حصار بود... [134[.
درباره این داستان، نظرات مختلفى ارائه شده است :
1. گروهى اندك براین عقیده اند كه داستان واقعى است.
2. برخى از كسانى كه اصل داستان را پذیرفته اند، آن را با «مثلث برمودا» تطبیق داده اند[135].
3. پژوهشگران بزرگى چون آقا بزرگ تهرانى، علامه شوشترى، علامه جعفر مرتضى عاملى، شیخ جعفر كاشف الغطا و... بر این عقیده اند كه داستان جزیره خضرا واقعیت ندارد و بر حكایت نقل شده، اشكالات متعدّد سندى، تاریخى و متنى وارد كرده و آن را از درجه اعتبار ساقط كرده اند[136[.
یك. بررسى سندى و منابع داستان
1-1. منابع و مدارك:
این داستان ابتدا در مجالس المؤمنین قاضى نور اللّه شوشترى(1019ه .ق) نقل شده و آن گاه در كتاب بحار الانوار آمده است. صاحب بحار الانوار مى گوید : «این داستان را در كتاب هاى معتبرى ندیدم» ؛ یعنى، آن را از یك كتاب خطى ناشناخته نقل كرده است. پس نمى توان منبع معتبرى براى آن در نظر گرفت ؛ در این صورت از درجه اطمینان و اعتبار ساقط است.
1-2. راوى داستان:
شخصیت اصلى داستان، بیش از یك نفر نیست (على بن فاضل مازندرانى) ؛ ولى كتاب هاى رجالى و معاصران او، نامى از وى به میان نیاورده و او را تأیید نكرده اند. پس نمى توان به صحت روایت او اطمینان داشت.
دو. بررسى متن داستان:
2-1. وجود تناقضات و تضادها:
در متن داستان، تضادهایى به چشم مى خورد. در بخشى سید شمس الدین به راوى داستان مى گوید : من نایب خاص امام هستم ؛ ولى خودم آن حضرت را تاكنون ندیده ام ؛ (در حالى كه در عصر غیبت كبرى، امام نایب خاص ندارد)! پدرم نیز آن جناب را ندیده ؛ ولى سخنش را شنیده است. اما جدم هم خودش را دیده، هم حدیثش را شنیده است.
با این حال خود او در جاى دیگر مى گوید : من هر صبح جمعه براى زیارت امام به آن كوه مى روم و خوب است تو هم بروى. شیخ محمد هم راوى داستان گفته است : فقط سید شمس الدین و كسانى مانند وى مى توانند خدمت امام زمان مشرف شوند (تناقض(.
2-2. بیان نادرست احكام و عقاید:
در این داستان دو نكته انحرافى و نادرست وجود دارد كه هر دو مردود است:
الف. تحریف قرآن ؛ كه به اعتقاد شیعه و سنى قرآن مصون از تحریف است و این ادعا به هیچ عنوان پذیرفتنى نیست.
ب. اباحه (نپرداختن) خمس ؛ كه به اتفاق فقیهان مردود است.
2-3. بیان محل زندگى امام زمان:
این مطلب، خلاف بسیارى از روایاتى است كه محل سكونت آن حضرت را مخفى و در شهرهاى مختلف و (حتى در میان كوه ها) مى داند. همین منافى با حكمت و سرّ غیبت است ؛ چون «پنهان زیستى» امام براى دفع خطرات احتمالى و مصون ماندن از دشمنان است و در صورت افشاى محل زندگى، احتمال خطر باقى است.
2-4. وجود سیصد فرمانده و یار خاص:
اگر داستان را بپذیریم، باید بگوییم كه این سیصد نفر (كه منتظر ملحق شدن سیزده نفر دیگر هستند)، عمر طولانى دارند و مانند امام زندگى مى كنند ؛ در حالى كه این مسئله هیچ مستندى ندارد و بلكه بر اساس روایات، آنان به طور ناگهانى از بسترهاى خود غایب مى شوند و به امام مى پیوندند[137[.
سه. جزیره خضراء و مدعیان مهدویت:
برآیند مباحث گذشته، این است كه داستان جزیره خضراء، اعتبار سندى و روایى ندارد و نمى تواند اثبات كند كه آنجا محل سكونت امام زمان(عج) و فرزندان آن حضرت است یا اینكه او داراى همسر و فرزند است و... حال بنا بر فرض اینكه على بن فاضل مازندرانى، شخصى راستگو بوده و چنین جزیره اى را دیده است ؛ «باید دید كه آیا جزیره خضراء امرى واقعى است یا نه و افرادى كه او دیده است، چه كسانى اند؟ در پاسخ به طور خلاصه مى توان گزینه هاى زیر را بیان كرد :
3-1. دریاى سفید و جزیره خضراء:
دریاى سفید، همان دریاى مدیترانه است كه در زبان عرب آن را «البحر الابیض المتوسّط» مى نامند. دلیل نام گذارى آن نیز، سفید بودن آب دریا، به دلیل نوع رسوبات آن است. جزیره خضراء نیز قسمتى از انتهاى جنوب غربى اسپانیاى فعلى (اندلس قدیم) است كه به همین نام در گذشته اشتهار داشته است و در حال حاضر نیز با نام «Algeiras» شناخته مى شود.
در سال 91 ه .ق موسى بن نصیر (فرماندار افریقا از طرف ولید بن عبد الملك) و طارق و یكى از فرماندهان سپاهش آنجا را فتح كردند. از این تاریخ تا قرن نهم و دهم، جزیره خضراء در دست مسلمانان بود و حاكمانى از طرف خلفاى اموى، عباسى و امویان اندلس و فاطمیان مصر، بر آنجا منصوب مى شدند. پس از آن نیز بین مسلمانان و مسیحان دست به دست مى شد. به هر حال جزیره خضراء مكان مشهورى در اندلس (اسپانیاى فعلى) بوده است.
به نظر مى رسد، على بن فاضل، در سواحل جنوبى مدیترانه سیر كرده و از سرزمین بربرها گذشته و به جزیره خضراء نیز رفته است.
3-2. حكومت موحّدین:
سرزمین مصر و شمال آفریقا، چندین قرن تحت استیلاى حكومت فاطمى (از فرق شیعه) قرار داشت. همچنین دولت موحّدین - كه با عقاید انحرافى مرابطین و... به ستیز برخاست - از نظر پایه هاى فكرى، شباهت زیادى به شیعه داشت.
موحّدین از سال 517 ه . ق به نبرد با مرابطین پرداختند و در سال 541 ه . ق اندلس را فتح كردند. بنیان گذار این حركت، شخصى به نام محمد بن عبد اللّه تومرت بود كه در «سوس» قیام كرد و خود را از فرزندان «حسن مثنى» مى دانست. افكار و عقاید وى عبارت بود از : مبارزه با منكرات و فساد حاكمان، تكیه بر نام «مهدى آل محمد» و تبلیغ وسیع از اهل مهدویت و حتى ادعاى مهدویت (اینكه او مهدى موعود است) و... .
آنان بر قسمت غربى اندلس تسلّط یافته و جزیره خضراء، اشبلیله و قرطبه را فتح كردند. پس مهم ترین ادعاى آنان (ترویج موضوع مهدویت و ادعاى آن از سوى محمد بن تومرت)، مى توانست در شكل گیرى داستان جزیره خضراء نقش داشته باشد. این عقیده در میان پیروان او باقى ماند، به گونه اى كه برخى از آنان مرگ تومرت را منكر شدند و باور داشتند كه او بار دیگر ظهور خواهد كرد.
از طرفى مسلمانان در آن زمان داراى نیروى دریایى قدرتمند و كشتى هاى فراوانى بودند و بر كلیه سواحل دریاى مدیترانه تسلّط داشتند و دولت موحدین نیز در آن زمان، در اوج عظمت بوده و پایگاه دریایى بزرگ و نیرومندى تأسیس كرده بودند.
نتیجه گیرى:
از مجموع آنچه در این بخش گفته شد بر مى آید كه :
1. تفكر مهدویت و تكیه بر ظهور مصلح فاطمى (از نسل فاطمه زهرا علیهاالسلام از جمله موضوعاتى بوده كه در آن سامان تبلیغ مى شده است و عده اى در آن سامان مدعى مهدویت بوده اند. دولت فاطمى نیز «تفكر مهدویت» را نشر مى داده است.
2. امكان دارد على بن فاضل، خود به سرزمین اندلس و جزیره خضراء مسافرت كرده باشد و در زمان سفر او، در جزیره خضراء، حكومتى شیعى و از اعقاب موحّدان و یا خاندان هاى دیگر شیعى حاكم بوده اند ؛ ولى على بن فاضل، مهدى موعود مورد ادعاى آنان را با معتقدات شیعه اثنا عشرى، اشتباه گرفته و هنگام نقل نیز، عقاید خود را با آن مخلوط كرده است.
3. احتمال دارد على بن فاضل، خود به سرزمین اندلس و... سفر نكرده است ؛ بلكه از دیگرانى كه در آن سرزمین (و جزیره خضراء) تردّد داشته اند، اخبارى را از حكومت مهدى (ابن تومرت) و فرزندان و جانشینان او و یا دیگر حكومت هاى شیعى، شنیده و آرمان هاى خود را با آنچه كه شنیده است، تطبیق داده و یا داستانى از سفر خود به جزیره خضراء مطرح كرده و افراد هم كه آن را شنیده اند (به علت كم اطلاعى از حوادث تاریخى آن زمان)، آن را بدون هیچ نقدى، نقل كرده اند.
حاصل آنكه ماجراى جزیره خضراء، مخلوطى از واقعیات آن زمان است كه رنگ شیعه اثنا عشرى به آن زده شده و در كتاب هاى شیعه راه پیدا كرده است[138[.
ارتباط بین جزیره خضراء و مثلث برمودا نیز منتفى است و به هیچ عنوان، نمى توان آن دو را بر هم تطبیق داد و آنجا را محل زندگى امام زمان(عج) دانست. علاوه بر اینكه مثلث برمودا، همواره محل زندگى، مسابقه، تفریح و... بوده است و مشكلات یاد شده براى كشتى ها و هواپیماها در بعضى از كتاب ها، همیشگى نبوده و گاهى اتفاق مى افتاده است[139[.
در پایان گفتنى است در موضوع امام زمان(عج) كه از عقاید حتمى و جهانى همه مسلمانان است، سزاوار نیست كه با اتكا به خبرهاى غیر موثّق و حدسیّات، سخن گفت.
……………………………………………………………………………………………………………
[134]. بحار الانوار، ج 52، ص 159 ؛ اثبات الهداة، ج 7، ص 371.
[135]. ر.ك : ناجى نجّار، جزیره خضرا و تحقیقى پیرامون مثلث برمودا ؛ سید جعفر رفیعى، جزیره خضراء.
[136]. سید جعفر موسوى نسب، مقاله جزیره خضرا، نینوا و انتظار، تأمّلى نو، ص 26.
[137]. براى مطالعه بیشتر ر.ك : سید جعفر مرتضى عاملى، جزیره خضراء در ترازوى نقد، ص 201 - 229 ؛ ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص 205 و 206.
[138]. ر.ك : مجتبى كلباسى، بررسى تاریخى داستان جزیره خضراء، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 110-126.
[139]. براى مطالعه درباره «مثلث برمودا» و عدم ارتباط آن با جزیره خضراء ر.ك : مجتبى كلباسى، بررسى افسانه جزیره خضرا، فصلنامه انتظار، ش 3، ص 131 و ش 4، ص 159 ؛ سیدجعفر مرتضى آملى، جزیره خضرا در ترازوى نقد، ص 229-240.