ب) تحصیلات
با سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸م.، عبدالبهاء همراه خانواده خود به منظور ادامه تحصیل نوادههایش، به شهر حیفا که در دوازده کیلومتری عکا قرار دارد، نقل مکان کرد. شوقی تحصیلات خود را در حیفا در کالج دفرر انجام داد و سپس به دانشگاه بیروت رفت. در نهایت دانشگاه آکسفورد انگلستان را برای ادامه تحصیلات برگزید و گویا موفق به گرفتن مدرک از این دانشگاه نشد.41
اگر منسوب بودن رساله الواح و وصایا به عبدالبهاء درست باشد، در صفحههای 11 تا 16 این کتاب با صراحت، جانشینی شوقی به عنوان ولایت امر در جامعه بهایی اعلام شده است.
ج) نخستین و آخرین حلقه از سلسله ولایت امرالله
شوقی افندی نخستین ولی امر سلسله ولایت امر الله عقیم بود و هیچ وصیتی نیز در این مورد نکرد. ازاینرو، سلسله ولایت امر ادامه نیافت.
در منابع بهایی آمده است که شوقی در زمان تحصیل در دانشگاه آکسفورد خبر فوت عبدالبهاء، پدربزرگش و رهبر جامعه بهایی را شنید. تحمل این خبر برای او چنان دشوار بود که چند ماهی به کلی از همه کنارهگیری کرد. در این مدت، اداره امور بر عهده خواهر عبدالبهاء (بهاییه ملقب به ورقه علیا) بوده است. شوقی پس از چند ماه به حیفا بازگشت و زمام امور جامعه بهایی را به دست گرفت. او پس از آماده ساختن و آشنا کردن جامعه با رسالت خود، شروع به تقویت تشکیلات بهایی کرد. ولی در منابع مخالف شوقی آمده است که وی با نیرنگبازی مادرش به ریاست رسید، وگرنه خودش او نه توانایی رهبری را در خود میدید و نه جاذبههای زندگی در غرب او را رها میکرد. کنارهگیری از تشکیلات هیچ ربطی به ناراحتیهای روحی او نداشت و در طول چند ماهی که از پذیرفتن بار مسئولیت فرقه خودداری میکرد، بارها وی را با وعدههای گوناگون به حیفا دعوت کردند.