این پیشنهاد فرانسویها در راستای گسترش فعالیتهای مسونهای تبشیری دین مسیحیت به منظور زدودن چهره اسلام در مستعمرات افریقاییشان مخصوصاً در کشور الجزایر صورت گرفت. برتری که بهائیت بر مسیحیت داشت این بود که به عقاید اسلامی مردم نزدیکتر بود و میتوانست در میان لایههای مختلف جامعه مسلمان رسوخ کرده و عقاید آنها را متزلزل کند و حکم جهاد را زیر سؤال برده و لزوم اطاعت آنان از حکومت جائر را مورد تأکید قرار دهد و بر تحریم دخالت ملت در امر سیاست پافشارد. [2]همه این موارد در تعالیم بهائیت وجود داشت و از این حیث بهترین گزینه در برابر استعمارگران فرانسوی بود. بهائیت در ایجاد تفرقه، حفظ سیادت فرانسویها، از هم پاشیدن کانونهای مبارزاتی ضد استعماری و ... بیتأثیر نبود.
رژیم صهیونیستی
سرزمینهای اشغالی فلسطین در طول تاریخ قبله بهائیان محسوب شده و پایتخت معنوی آنان یعنی بیتالعدل اعظم در شهر حیفا این سرزمینها قرار داده شده است. این موضوع سبب شده تعامل بهائیان با اسرائیل جنس ویژهای داشته باشد. ارتباط بهائیان با صهیونیستها به قبل از تأسیس رژیم اسرائیل باز میگردد به گونهای که حسینعلی بهاء مژده تجمع و عزتیابی یهودیان را در ارض موعود مطرح میکند، عباس افندی نیز پس از نشست و برخاستهای فراوان با صهیونیستها، دم از بازگشت یهودیها به قدس میزند. بهائیان از سال ۱۸۶۸ میلادی به شهر عکا رفتند. پیوند بهائیان با کانونهای مقتدر یهودی غرب تداوم یافت و مرکز بهائیگری در سرزمین فلسطین به ابزاری مهم برای عملیات بغرنج ایشان و شرکایشان در دستگاه استعماری بریتانیا بدل شد. این پیوند در دوران ریاست عبد البها (یعنی عباس افندی) بر فرقه بهایی تداوم یافت. در این زمان بهائیان در تحقق راهبرد تأسیس دولت یهود در فلسطین که از دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ میلادی آغاز شده بود با جدیت شرکت کردند. [3]همزمان با سال ۱۹۴۸ میلادی و روی کارآمدن رژیم صهیونیستی، علائق مشترک صهیونیسم و بهائیان در قالب برخی اظهار نظرها عیان میشود. در این زمینه روحیه ماکسول (بیوه شوقی) عنوان میکند که «من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان (بهائیت از تازهترین کشورهای جهان (اسرائیل) نشو و نما نماید و در حقیقت باید گفت که آینده ما (بهائیت و ا سرائیل) چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است» [4]در سال ۱۹۵۴ اسرائیل تسهیلات جدیدی را در اختیار بهائیان قرار میدهد. از جمله این که شعبههای محافل ملی بهائیان بعضی کشورها مثل انگلیس و کانادا در فلسطین اشغالی را به رسمیت شناخت تا امکان فعالیت مستقل داشته باشند و به بهائیان اجازه داده شد که در هر نقطه از کشور اسرائیل، اموال غیرمنقول را بلامانع و به نمایندگی از طرف محافل متبوعه خویش ثبت نمایند.[5]
در کنار سیاستمداران رژیم صهیونیستی، بنگاههای خبری و رسانهای صهیونیسم نیز به طور مستمر و نه مقطعی از بهائیان جانبداری کردهاند. در این رسانهها از بهائیت به عنوان «دیانت چهارم» یاد میشود. تبلیغ بهائیت از محورهای اصلی این رسانههاست در این خصوص ترتیب دادن مصاحبه با سران بهایی در دستور کار رسانهها قرار میگیرد.
در جریان جنگ ۶ روزه اعراب با اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی که منجر به اشغال بخش وسیعی از سرزمینهای اسلامی به دست رژیم صهیونیستی شد، بهائیان بر خلاف شعارهای صلح طلبانهشان از اسرائیل حمایت کردند و این رژیم را مورد تفقد مالی قرار دادند. بهائیان یکبار دیگر و در نبرد اسرائیل و اعراب در سال ۱۹۷۳ میلادی از این رژیم پشتیبانی کردند. این جنگ که بر خلاف نبرد قبلی از سوی مسلمانان آغاز شده بودند مواضع صهیونیستها را به شدت تضعیف کرد و بهائیان را به تکاپو واداشت تا با اقدامات فرهنگی و درج مقالات در نشریات، نزاع موجود را بخوابانند.
تعامل نزدیک بهائیان با رژیم صهیونیستی و آشکار شدن قرابت فکری این فرقه ضاله با اسرائیل، وجهه آنان را در دنیای اسلام مشخص کرد و مسلمانان را به موضعگیری واداشت. اتحادیه عرب در این خصوص در سال ۱۹۷۵ میلادی عکسالعمل نشان داد. همچنین مجمع الفقه الاسلامی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۹۸۸ میلادی قطعنامهای را منتشر کرد که در آن بهائیان را کافر و خارج از دین اسلام میشمرد و صراحتاً بر ضرورت برخورد با آنان تأکید داشت. [6]
بهائیان در اسرائیل میکوشند تا با جذاب جلوه دادن اماکن به اصطلاح مقدس خود در سرزمینهای اشغالی، گردشگران خارجی را به این مکانها بکشانند. اسرائیل سالانه از طریق «توریسم بهائی» مبالغ هنگفتی را کسب مینماید. شهرههای عکا و حیفا مهمترین شهرهای مذهبی بهائیان در اسرائیل هستند در عصر پهلوی، بهائیت تلاشهای جدی به منظور توسعه نفوذ اسرائیل در ایران نمود. این تلاشها با تکاپوی بهائیان به منظور تسخیر پستهای کلیدی اجرایی در کشور همراه بود. پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ عوامل بهایی هم چون امیرعباس هویدا و منصور روحانی کوشیدند شاه را به مقابله جدی با روحانیت دینی تحریک کنند. از چهرههای شاخص بهایی دیگری که به صهیونیسم خدمت کردند عبدالکریم ایادی ـ پزشک ویژه شاه ـ بود. وی علاوه بر پشتیبانیهای سیاسی، از طریق انعقاد قراردهای نظامی سنگین با اسرائیل، به صهیونیسم خدمت کرد. [7]
پس از انقلاب روابط بهائیان با اسرائیل ادامه یافت، مسئولان عالی رتبه رژیم صهیونیستی از اماکن مقدس بهائیان بازدیدهای متناوبی را انجام دادند و اعلام نمودند که اسرائیل پذیرای کلیه بهائیان از سراسر جهان خصوصاً کشورهای اسلامی است. متقابلاً بهائیان با جمعآوری کمکهای مالی و ارسال آن به تلآویو و همچنین وارد کردن محصولات اسرائیلی سعی به کمک به اقتصاد رژیم صهیونیستی داشتهاند.
بهایی گری را می توان بخشی از پروژه اسلام ستیزی قلمداد کرد که سالهاست توسط سران صهیونیست دنبال میشود . این آیین ساختگی که در پی به چالش کشیدن احکام و تعالیم اسلامی است با طرح آزادی در روابط اشخاص و به تعبیر دقیق تر بی بند و باری جنسی مشتریان هوس باز خود را پیدا می کند این شاخصه در اسرائیل مکانی که امروزه در ردیف پیشتازان صنعت سکس قرار دارد چندان بی ارتباط نمی نماید.
منابع:
[1] ر.ک گسترش
اسلام در غرب افریقا، مروین هیسکت، ترجمه احمد نمایی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان
قدس رضوی، مشهد، ۱۳۶۹، ص ۴۰۱
[2] ر.ک تاریخ معاصر الجزایر، روبر
آزرون، ترجمه منوچهر بیات مختاری، نثر دانشگاه فردوسی، مشهد، ۱۳۶۵، صص ۸۵ و ۸۴
[3] ر.ک جستارهایی از تاریخ بهائیگری
در ایران»، تاریخ معاصر ایران، س۷، ش۲۷، پائیز ۱۳۸۲
[4] ر.ک «بهائیت و اسرائیل؛ پیوند
دیرین و فراینده» نشریه تاریخ معاصر ایران، س۱۳، ش۴۹، بهار ۸۸
[5] ر.ک بهائیان، سیدمحمدباقر نجفی،
تهران، نثر مشعر، تهران ، ۱۳۶۹، ص۷۱۱
[6] ر.ک مجمع فقه اسلامی، مصوبهها
و توصیهها: از دومین تا پایان نهمین نشست، ترجمه محمدمقدس، قم، ۱۴۱۸، صص ۵ و ۸۴
[7] ر.ک ظهور و سقوط سلطنت پهلوی،
ج ۱، نشر اطلاعات،۱۳۷۹ ،ص ۲۰۲