عبدالبهاء درباره دیدگاه بهاییت در مورد مسائل مربوط به جزا و مکافات اعمال، مطالبی آورده است. با این حال، تأمل در دیدگاه وی نشان میدهد بیشتر آنها تأویلاتی است نسبت به کسانی که باب و بهاء را پذیرفته یا نپذیرفتهاند و نشانی از مختصات عالم بعد با خود ندارد. برای نمونه بنگرید: امّا مکافات اخرویّه که حیات ابدیّه است و حیات ابدیّه مصرّح در جمیع کتب سماویّه و آن کمالات الهیّه و موهبت ابدیّه و سعادت سرمدیّه است. مکافات اخروی، کمالات و نعمی است که در عوالم روحانی بعد از عروج از این عالم حاصل گردد. اما مکافات وجودی، کمالات حقیقی نورانی است که در این عالم تحقق یابد و سبب حیات ابدیّه شود؛ زیرا مکافات وجودی ترقی نفس وجود است. مثالش انسان از عالم نطفه به مقام بلوغ رسد و مظهر «فتبارک الله احسن الخالقین» گردد و مکافات اخروی، نعم و الطاف روحانی است مثل انواع نعمتهای روحانی در ملکوت الهی و حصول آرزوی دل و جان و لقای رحمان در جهان ابدی. و همچنین مجازات اخرویّه یعنی عذاب اخروی، محرومیّت از عنایات خاصّه الهیّه و مواهب لاریبیّه و سقوط در اسفل درکات وجودیّه است و هر نفسی که از این الطاف الهی، محروم و لو بعد از موت باقی است، ولی در نزد اهل حقیقت حکم اموات دارد.3 بهاییت آنچه را در قرآن کریم درباره ویژگیهای عالم برزخ و بهشت و جهنم نظیر حور و قصور یا نار و عذاب آمده است، تشبیهاتی معرفی میکند مربوط به بشر نابالغ اعصار پیشین؛ چون آن بشر قادر به درک حقایق نبوده است. و البته مقصود بهاییت این است که خداوند آن بشر را مانند کودکان به وعده و وعید فریفته است. برای روشن شدن اینکه این ادعا صرفا یک ادعای بیدلیل است، ذکر قصه رؤیای بهاءالله در شب ولادت باب شنیدنی است. در این قصه میبینید او که حور را تنها وعدهای برای فریب معرفی میکند، چگونه داستانی از معاشقه خویش با حوریه بهشتی آن هم به صورت گزارش لحظه به لحظه شرح میدهد.4 منابع: 1. اقدس، ص80، بند 84. 2. همان، ص34، بند 141. 3. مفاوضات عبدالبهاء، ص 170. 4.انتهی رساله ایام تسعه، لوح مبارک رؤیا، صص 16ـ 20.