شوقی پیش از آنکه صاحب فرزندی (پسر یا دختر) شود در سال
1336 ه - ش در لندن به علت ابتلاء به آنفلونزا درگذشت! و سرپرستی بهائیان به دست عدهای
معروف به «ایادی» واگذار شد. اما بیتالعدل [3]
در سال 1342 ه - ش در لندن تشکیل گردید. [4] . بنابراین رئیسی
که برای بیتالعدل معین شد 6 سال زودتر از تشکیل آن مجمع مرد. اثر سخن معجزآسای آقای عبدالبهاء تا آن حد بود که تنها
با یک جمله و دستور یک سطری (بعد از من باید شوقی و فرزندان پسرش نسلا بعد نسل رئیس
لا ینعزل بهائیان و بیتالعدل باشند) نوهی بیچارهی خود را مقطوع النسل کرد. این شما و این کتاب بهائیان و هر قدر مبلغان در سرپوش
گذاشتن روی مطلب دامن چاک کنند و به مغالطه بپردازند، حقیقتبین و آگاه را چه باک؟[5] (1) ص 418 ،ادعیه
حضرت محبوب . (2) رحیق مختوم ،ج2، ص 934. (3) مجلسی که بهائیان در آن به مشورت
بپردازند،آن رابیت العدل گویند. اسرارالآثار،ج 2، ص 113. (4) تاریخ 50 ساله یزد
،جلال ربانی (بهائی)ص 306و307 .(5)سیری درکتابهای بهائیان ،رضا سلطانزاده ،ص
60-61.