و قرار دادیم خانهی مسکونی و لباسهای مخصوص میت را برای
پسران او ،دختران میت و ورثه دیگر حقی در آنها ندارند. اسلام میگوید: لباسهای مخصوص و قرآن و کتاب دعاء و شمشیر
و انگشتر و آنچه را که از لوازم مخصوص میت است و پیوسته با آنها مأنوس بوده و همراه
خود نگه میداشت: به پسر بزرگ او میدهند، و این اشیاء عنوان یادگاری و یادبودی دارد،
و از لحاظ آثار خانوادگی اهمیت داشته و مناسب است که نزد پسر بزرگ میت که رئیس و بزرگ
خانواده است محفوظ بماند، و در مقابل این اشیاء که فقط از نظر خانوادگی قیمت دارند:
لازمست پسر بزرگ نیز قسمتی از امور پدر خود را مانند نمازهای فوت شده او و سائر آنچه
معین شده است انجام بدهد، ولی در اینجا خدای معطی فیاض مهربانی و محبت زیادی نسبت بذکور
اظهار داشته، و دختران بیچاره و بیدست و پا را از خانه مسکونی میت محروم کرده است. نمیدانم این محرومیت را چگونه و در کجا باید جبران کرد،
در صورتی که در اغلب موارد (نود و پنج درصد) میراث مهم و ارزندهی میت همان خانه مسکونی
او است که در نتیجهی یک عمر فعالیت و کار و کسب به دست آورده است، و اگر خانهی او
را کنار بگذاریم: باقی میراث صرف دیون و حقوق دیگر او شده، و دختران ضعیف او کاملا
محروم خواهند ماند. و تعجب در این جا است که میرزا بهاء از یک طرف قائل به تساوی
حقوق و مساوات در میان مرد و زن شده، و از طرف دیگر چنین محرومیتی را برای زن بیچاره
تجویز و امضاء میکند. نه به آن شوری شور نه به این بینمکی!! و سپس که میخواهند
این حکم را تااندازهی که ممکن است اصلاح نمایند، میگویند: مقصود از ذکور ورثه ولد
ارشد میت است. در گنجینهی احکام (ص 100) از لوح عبدالبهاء نقل میکند:
و اما سئلت عن الدار المسکونة فهی للولد البکر خاصة مع توابعها من اصطبل او مضیف او
خلوة - و اما آنچه سؤال کردی از خانه مسکونی میت پس آن برای پسر بکر (پسر اولی) است،
و همچنین توابع آن خانه از طویله (محل حفظ حیوانات) و مضیف (مهمانخانه) یا حیاط و محل
خلوت. و در صفحهی (101) نیز نقل میکند که: و مراد از ولد بکر
بزرگترین اولاد ذکور موجود است و مقصود از اختصاص دار مسکونه به او اینست که اقلا خانه
متوفی باقی و برقرار ماند تا عائله چون در آن خانه باشند و یا وارد گردند به یاد او
افتند و طلب عفو و غفران نمایند. ولی در صورتی که دارائی میت پس از وضع مخارج و دیون او منحصر
به یک حیاط صد هزار تومانی بوده، و آن هم به موجب فرمایش جناب میرزا متعلق بولد بکر
و اکبر او گردد: در این صورت آیا وراث دیگر میت که در نهایت تنگدستی و فقر و پریشانی
هستند چه خواهند کرد؟ و آیا در حق پدر خودشان در هنگام وارد شدن به آنخانه دعاء
مینمایند یا نفرین؟ و آیا این عمل مخصوصا اگر ولد اکبر آدم عیاش و شهوترانی باشد،
پسندیده و مطلوب است یا قبیح و زشت؟ و آیا ولد اکبر ملتزم است که آن خانه را برای همیشه
نگهداری کند تا در دسترس وراث دیگر قرار بگیرد؟ و آیا این عمل تولید اختلاف و منافرت
و دشمنی در میان وراث ایجاد نخواهد کرد؟(1) (1)محاکمه وبررسی درتاریخ وعقاید واحکام باب وبهاء
،حسن مصطفوی ،ج2 ،ص 180-182 .