نایب السلطنه و فرمانروای انگلیسی هندوستان اعلام میکند که غازی حیدرالدین پادشاه صوبه اود و فرمانفرمای لکنهو تمام مایملک و دارایی خود را وقف مراکز دینی شیعیان جهان کرده است تا درآمد حاصله از آن در هر سال، صرف امور معیشتی و تحصیل علوم دینی طلاب شیعه مذهب شود11 و دولت استعمارگر بریتانیا با تسلط بر این موقوفه و جهتدهی به مصارف آن، این کار خیر را تبدیل به فرصتی برای پرورش افراد همسو با خود در مراکز علمی و دینی شیعه کرد. روابط میان انگلیس و بهاییت به طور رسمی از دوران حضور بابیان در بغداد آغاز شد. دولت انگلیس در آن زمان قصد داشت عراق و دیگر سرزمینهای دولت عثمانی را بگیرد. بنابراین، برای شکستن اقتدار رهبران دینی مسلمانان، به افرادی مانند بهاءالله به شدت نیاز داشت. شوقی افندی در کتاب قرن بدیع آورده است: کلنل سر آرنولد باروز کمبال که در آن اوقات سمت جنرال قونسولی دولت انگلستان را در بغداد حائز بود، چون علو مقامات حضرت بهاءالله را احساس نمود،12 شرحی دوستانه به محضر انور معروض، و بهطوریکه هیکل مبارک بنفسه الاقدس شهادت داده، قبول حمایت و تبعیت دولت متبوع خویش را به محضر مبارک پیشنهاد نمود و در تشرف حضوری، متعهد گردید که هر آنگاه حضرت بهاءالله مایل به مکاتبه با ملکه ویکتوریا باشند، در ارسال اوراق به دربار انگلستان اقدام نماید. حتی معروض داشت حاضر است ترتیباتی فراهم کند که محل استقرار هیکل اقدس، به هندوستان یا هر نقطه دیگر که مورد نظر مبارک باشد، تبدیل یابد... .13 این پیوند در دوران ریاست عباس افندی (عبدالبهاء)، به اوج خود رسید. پس از پایان جنگ جهانی اول و واگذاری قیمومیت فلسطین به بریتانیا به حکم شورای عالی متفقین، سر هربرت ساموئل، نخستین کمیسر عالی فلسطین، بیدرنگ مأموریت مییابد به دیدار عباس افندی بشتابد و از سوی امپراتوری بریتانیا به پاس قدردانی از خدمات بهاییان در دوران جنگ، نشان «نایت هود» و عنوان اشرافی «Sir» را به وی اعطا کند.14عبدالبهاء با گرفتن نشان نایت هود و دعا برای پادشاه انگلیس، جورج پنجم، وابستگی تاریخی این فرقه را به استعمارگران بیش از پیش آشکار ساخت. این روند وابستگی تا به امروز همچنان ادامه یافته و بهاییت برای گسترش فرقه خود که در جهت منافع استعمارگران است، همچنان به انگلیس نیازمند است. نمونههایی از وابستگی بهاییان به انگلستان15 1. ارگان محفل بهاییان (اخبار امری) در شماره ۴(مرداد ۱۳۲۹) اعلامیهای منتشر و در آن خاطر نشان کرد که محفل بهاییان انگلیس در امر پیشبرد تبلیغات بهاییت در قاره سیاه، با مراکزی چون انجمن پادشاهی افریقایی (انگلیس)، مدرسه السنه شرقی لندن و شعبهای از دانشگاه آکسفورد و دوایر دیگر در اداره افریقای شرقی رایزنی داشته و از آنها کمک فکری و اطلاعاتی گرفته است. از نشانهها و پیآمدهای این امر به این مورد میتوان اشاره کرد: در ۲ دی ۱۳۳۹، امالمعابد (مشرق الاذکار مرکزی) بهاییان در افریقا واقع در کامپالا (پایتخت اوگاندا) به دست روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی، گشایش یافت و در مراسمی که به همین مناسبت برگزار شد، نماینده حکومت انگلستان و برادر پادشاه اوگاندا با خانواده خود و جمعی از مأموران عالیرتبه کشوری و لشکری دولت دیکتاتوری اوگاندا شرکت کردند.16 2. 21 می۱۹۷۱م. (خرداد ۱۳۵۰) کنفرانس جهانی بهاییان در شهر کینگزتون، سالن هتل شرایتون (بزرگترین هتل جزیره جامائیکا در اقیانوس اطلس) با حضور ذکرالله خادم (از ایادی امرالله و نماینده بیتالعدل بهاییت در اسرائیل) و سه تن از اعضای هیئت مشاوران قارهای در امریکای مرکزی و با قرائت پیام بیتالعدل گشایش یافت. گفتنی است در نخستین لحظات تشکیل این کنفرانس، حاکم کل که نماینده رسمی ملکه انگلیس و شخص اول جزیره جامائیکا بود، حضور یافت و حدود نیم ساعت در تأیید بهاییت سخنرانی کرد.17 3. در آوریل ۱۹۶۷ (اردیبهشت ۱۳۴۶)، محفل ملی بهاییت در انگلیس، به مناسبت روز تولد ملکه انگلستان، تلگراف تبریک برای ملکه ارسال کرد: محفل روحانی ملی بهاییان جزایر بریتانیا، به نمایندگی بهاییان جزایر بریتانیا، تبریکات صادقانه و مسرتآمیز خود را به مناسبت روز تولد آن علیا حضرت تقدیم علیا حضرت ملکه مینماید. منشی مخصوص ملکه نیز در پاسخ، این تلگراف را خطاب به محفل ملی انگلستان مخابره کرد: علیا حضرت ملکه صمیمانه از بهاییان جزایر بریتانیا به مناسبت این پیام محبتآمیز در مورد تبریکات آنان به مناسبت روز تولد علیا حضرت ملکه تشکر مینماید. مجله بهایی اخبار امری ضمن بازتاب این تلگرافها تأکید کرد: انتظار داریم... جوامع بهایی در ممالک مشترکالمنافع پیامهای تبریکآمیز خود را در آن روز به قصر بوکینگهام مخابره کنند.18 منابع 11.
خان ملک ساسانی، دست پنهان سیاست انگلیس در ایران، به نقل از: اسماعیل رایین، حقوقبگیران
انگلیس در ایران، صص 97 ـ 112. 12. اگر علو مقامات بهاءالله او را تا این اندازه به وجد آورد، چرا به
دین بابیه که بهاءالله داعیه آن را داشت، نگروید؟! 13. قرن بدیع، ص134. 14. نک: همان، ص305. 15. نک: نشریه ایام، ش ۲۹. 16. اخبار امری، ش 11 و 12، (بهمن و اسفند ۱۳۳۹)، صص ۷۲۴ و ۷۳۴. 17. نک: مجله آهنگ بدیع، سال بیست و نهم (۱۳۵۳)، ش ۲ و ۳، صص ۷1 ـ
۷3.
18. مجله اخبار امری، ش 4 و 5، (تیر و مرداد ۱۳۴۶)، صص 150 و 151.