9. جهان بشری نیازمند نفثات روح القدس است این آموزه، کوششی است برای توجیه ادعای پیامبری باب و بهاءالله که بعد از ظهور آخرین پیامبر، با داعیه بابیت و قائمیت و مظهریت، اسلام را باطل اعلام کردند و دینی جدید آوردند. شیعه نیز به دوام فیض الهی معتقد است، ولی نه آنگونه که بهاییان معتقدند. بهاییان میگویند: انسانها افزون بر نیاز مادی، نیازهای معنوی هم دارند که برآورده ساختن آنها فقط با هدایت پیامبران امکانپذیر است و هر دورهای برای خود شرایطی دارد که ایجاب میکند خداوند، متناسب با دگرگونیهای زمان، مردمان را از فیض خود بهرهمند سازد. ازاینرو، لازم است در هر دورهای دین جدیدی عرضه شود و به گمان بهاییت، پایان رسالت و نبوت، شرایط زمانه و تداوم فیض الهی است. به گفته سید محمدباقر نجفی، طرح مسئله فیض، در حقیقت به خاطر اثبات دعوی میرزا حسینعلی است، نه اینکه به تداوم فیض و در اساس به فیوضات ربانی ایمان و اعتقادی داشته باشند. دلیل این امر در آثار بهاییت آشکار است. میرزا حسینعلی یک بار مینویسد: و نفسی الحق قد انتهت الظهورات الی هذا الظهور الاعظم و من یدعی بعده انه کذاب مفتر.26 سوگند به نفس که همه ظهورات به این ظهور بزرگتر پایان گرفت، هر کس که پس از چنین ظهوری، مدعی ظهور جدیدی شود، او دروغگو و تهمتزننده است. ولی بار دیگر، در کتاب اقدس به صراحت میگوید: من یدعی امراً قبل اتمام الف سنة کاملة انه کذاب مفتر.27 هر کس پیش از پایان هزار سال کامل مدعی امری شود، دروغگو و افترازننده است. 10. تعلیم و تربیت عمومی و اجباری بر اساس آموزههای بهاءالله، تعلیم و تربیت حق هر کودک است و باید از این نعمت بهرهمند شود. بنابراین، تعلیم و تربیت کودکان بر والدین آنها لازم است و در صورت ناتوانی والدین از این امر به هر دلیلی، بیتالعدل آن را بر عهده خواهد گرفت. این آموزه نیز افزون بر آنکه موضوع جدیدی نیست، همچون دیگر آموزههای بهایی ارزش اجرایی و عملی ندارد؛ زیرا دستوری بسیار کلی است و مقصود از تعلیم و تربیت در آن به درستی مشخص نیست. 11.رسالت پیامبران در اصل، برطرف کردن اختلافهای بشر و ایجاد انس و محبت میان مردم است، در غیر این صورت به گفته عبدالبها : اگر دین هم که خود باید درمان اختلافها باشد، سبب اختلاف و جنگ و جدایی شود، بیدینی بهتر است.28 درباره این آموزه بهایی به سه نکته میتوان اشاره کرد: 1. تاریخ بابیت و بهاییت پر از دشمنیها و درگیریها میان رهبران با رهبران و رهروان با رهروان و اختلافهای داخلی اعضای این فرقه است که هر یک سرفصلی مهم در تاریخ بهاییت به شمار میروند، از جمله: الف) کشمکشهای بابیان برای بهدست آوردن عنوان «من یظهره الاهی»؛ ب) کشمکشهای بهاء و ازل و به پیروی از آنها بهاییان و ازلیان؛ ج) کشمکشهای عباس افندی با محمدعلی افندی؛29 د) کشمکشهای شوقی با بسیاری از یاران قدیمی بهاییت؛ هـ) کشمکشهای روحیه ماکسول و سازمان ایادی با میسن ریمی، رئیس هیئت بینالمللی بهایی. 2. آیینی که به پیروان خود دستور میدهد: «کن شعله النار علی اعدائی و کوثر البقأ لاحبائی؛ بر دشمنانم شعله آتش باش و برای دوستانم کوثر بقا»30 نمیتواند مدعی صلح عمومی باشد. 3. پیشینه بهاءالله پر از شرارت است. عباس افندی در نامهای به عمه خود (لوح عمه)، مقام میرزا حسینعلی بهاء را در عراق ترسیم کرده و در آن، ناخواسته از تهدیدها و شرارتها و جنایتهای بابیان که به رهبری پدرش صورت میگرفت، پرده برداشته است. وی مینویسد: زلزله در ارکان عراق انداخت و اهل نفاق (شیعیان) را همیشه خائف و هراسان داشت. سطوتش چنان در عروق و اعصاب نفوذ نموده بود که نفسی در کربلا و نجف در نیمه شب جرئت مذمّت نمینمود و جسارت بر شناعت نمیکرد... .31 توبهکننده بهایی، عبدالحسین آیتی که مدتی از عمر خود را با نام آواره در میان بهاییان سپری کرده است، درباره صلحجویی رهبران بهایی مینویسد: عباس افندی... مخالف علنی خود را که در بساط محرم و مجرم شده و اسرار را شناخته و به کشف آن پرداخته برای افناء و اعدامش میکوشید و اگر موفق میشد، عربده اقتدار معنوی میکشید که ببینید: قدرت حق به کمر فلان(مخالف) زد.32 12.عبدالبهاء در این مورد میگوید: دیگر آنکه دین باید مطابق با عقل باشد، مطابق با علم باشد؛ زیرا اگر مطابق با علم و عقل نباشد، اوهام است. خداوند قوه عاقله داده تا به حقیقت اشیا پی ببریم و حقیقت هر شیء را ادراک کنیم. اگر مخالف علم و عقل باشد، شبههای نیست که اوهام است.33 این دستور بهایی نیز کاستیهای گوناگون دارد: 1. گاه اطلاعات علمی که قرنها در انجمنهای علمی، اصولی پذیرفته شده بودند، در سالهای بعد به آنها شک شده است و انکار شدهاند. بنابراین، دانشها، بهویژه دانشهای تجربی به دلیل بیثباتی، نمیتوانند میزان واقعی سنجش مفاهیم دینی قرار گیرند. 2. چگونه میتوان آیین بهایی را علمی و خودمحور دانست، درحالیکه بهاءالله برخلاف نظر همه شیمیدانان و کانیشناسان، معتقد است مس پس از هفتاد سال به طلا تبدیل میشود.34 3. بهاییت که در عصر اختراعات و اکتشافات مهم بشری خود را به جهان بشریت عرضه نموده است کدامیک از غوامض علمی جهان را حل نموده است که ادعای تطابق علم و دین را مینماید؟ _____________________________________________________________________________________ پی نوشت : 26. اقتدارات، ص237. به نقل از: سید محمد باقر نجفی، بهاییان، ص 423. 27. اقدس، ص35، به نقل از: سیدمحمدباقر نجفی، بهاییان، ص 423. 28. مکاتیب عبدالبهاء، به اهتمام: فرجالله زکی الکردی، مصر، 1921 م.،
ج 3، ص 67. 29. عبدالبهاء طرفداران خود را ثابتین و طرفداران برادرش محمد علی افندی
را ناقضین میخواند. در مقابل، محمدعلی افندی طرفداران خود را موحدین و طرفداران برادر
را مشرکین مینامید. 30. نسائم الرحمن، مجموعه الواح بهاءإلله، محفل روحانی، شمال، افریقا،
1993م. چ 4، صص 25 و 26. 31. مکاتیب، ج2، ص177. 32. کشف الحیل، ج 3، ص 119. 33. خطابات عبدالبهاء، ج 2، ص 219.
34. ایقان، ص 104.