6. برابری حقوق زن و مرد نمیتوان پذیرفت که بهاءالله، منادی برابری حقوق زن و مرد باشد؛ زیرا نوشتهها و احکامی که از او بر جای مانده است، ثابت میکند وی به برتری ذاتی مردان معتقد بوده،ص 56. و دستورهای دین ساختگی خود را بر پایه این اندیشه بنا نهاده است. برای مثال، در بدائع الآثار از کتابهای معتبر بهایی آمده است: سؤال خانمی به حضور مبارک عرض شد که گفته بود تا به حال از جانب خدا زنی مبعوث نشده و همه مظاهر الهیّه، رجال بودهاند. فرمودند: «هرچند نساء با رجال در استعداد و قوا شریکند، ولی شبههای نیست که رجال اقدمند و اقوی، حتی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشکان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود [است]».18 دقت در واژگان «اقدم» و «اقوی» و توجه به محتوای پرسش و معنای کلام جناب بهاء در این مثال، هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که وی به این اصل بیاعتقاد است. افزون بر این متن، بهاءالله حضور زنان را در بیتالعدل که مهمترین نهاد مدیریتی در سازمان شبه دینی بهایی است، ممنوع و در تمام لوحهای مربوط به این نهاد، از کلمه رجال استفاده کرده است. وی در احکام دینی در کتاب اقدس نیز میان مردان و زنان تفاوت قائل شده است که به مواردی اشاره میکنیم: الف) محرومیت دختران از ارث پدر قرار دادیم خانه مسکونی و البسه خصوصی میت را برای اولاد ذکور، و اولاد اناث و ورثه دیگر حق ندارند. به درستی که اوست عطاکننده فیاض.19 با توجه به این نکته که خانه مسکونی، مهمترین دارایی افراد به شمار میآید و اموال دیگر اهمیت چندانی ندارد، این حکم در حق دختران بسیار دور از انصاف است. ب) توهین به جنسیت زن بهاءالله بر اساس دیدگاه و اندیشه خود که مردان را دارای برتری ذاتی میداند، در ستایش زن میگوید: امروز هر یک از اِما که به عرفان مقصود عالمیان فائز شد، او در کتاب الهی از رجال محسوب [میشود].20 و نیز گفته است: امروز اِما الله از رجال محسوب طوبی لهن و نعیما لهن. 21 باید از طرفداران اندیشههای بهاءالله پرسید: آیا واقعاً جنس مذکر اینقدر اهمیت دارد که اگر زنی به عرفان مقصود عالمیان22رسید، مرد به شمار میآید. ج) نظر اسلام درباره این تساوی استاد مطهری مینویسد: از نظر اسلام، این مسئله هرگز مطرح نیست که آیا زن و مرد، دو انسان متساوی در انسانیت هستند یا نه؟... از نظر اسلام، زن و مرد هر دو انسانند و از حقوق انسانی متساوی بهرهمندند. آنچه از نظر اسلام مطرح است، این است که زن و مرد به دلیل اینکه یکی زن است و دیگری مرد، در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند... . خلقت و طبیعت آن را یکنواخت نخواسته است و همین جهت ایجاب میکند که از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازاتها، وضع مشابهی نداشته باشند.23 تفاوت جنسیت سبب میشود زن و مرد در دو گونه از یک نوعِ واحد قرار گیرند. بنابراین، اختلاف میان آنها لازمه نوعشان و برایناساس، تفاوت حقوقی میان زنان و مردان واجب است. به بیان دیگر، بر اساس آنچه جنسیت اقتضا میکند، تفاوت میان آنها همیشگی و در پی آن، حقوق طبیعیشان نیز متفاوت خواهد بود. لازمه طبیعت هدفدار حقوق طبیعی است و با توجه به این هدف، استعدادهایی در وجود موجودات نهاده و شایستگیهایی به آنها داده شده است. راه تشخیص حقوق طبیعی، مراجعه به آفرینش است. هر استعداد طبیعی، سندی طبیعی برای حقی طبیعی است.24 این اندیشه به ظاهر پیشرفته، در حقیقت، یک کلیگویی سطحی و بیارزش است؛ زیرا در طول تاریخ، صلح همواره مهم و ارزشمند بوده و حتی برخی جنگها که در گذشتههای دور و نزدیک رخ داده، با انگیزه ایجاد صلح بوده است. در این میان، عرضه راهکاری مناسب برای جلوگیری از کشتار انسانهای بیگناه و گسترش صلح، مهم است. تا آنجا که از نتیجه بررسیهای پژوهشگران مختلف در متون بهایی آگاهیم، این فرقه از عرضه راهکاری مناسب و مهم ناتوان بوده است. بهاءالله در لوح شیخ نجفی معروف به لوح ابن ذئب آورده است: سلاطین آفاق وفّقهم اللّه باید به اتفاق به این امر که سبب اعظم است از برای حفظ عالم، تمسک فرمایند. امید آنکه قیام نمایند بر آنچه سبب آسایش عباد است. باید مجلس بزرگی ترتیب دهند و حضرات ملوک و یا وزرا در آن مجلس حاضر شوند و حکم اتحاد و اتّفاق را جاری فرمایند و از سلاح به اصلاح توجه کنند و اگر سلطانی بر سلطانی برخیزد، سلاطین دیگر بر منع او قیام نمایند. در این صورت عساکر و آلات و ادوات حرب لازم نه (لازم نه؛ یعنی لازم نیست) الّا علی قدر مقدور لحفظ بلادهم و اگر به این خیر اعظم فائز شوند، اهل مملکت کلّ به راحت و مسرّت به امور خود مشغول گردند و نوحه و ندبه اکثری از عباد ساکن شود.25 در این راهکار بهاءالله دو نکته وجود دارد: 1. گویا رهبر بهاییت، مردم را دارای هیچ صلاحیتی نمیداند؛ زیرا در این حکم و احکام مشابه، تنها پادشاهان را منبع اثر و قدرت در اجتماع دانسته و برای تودههای مردم هیچ ارزش و جایگاهی قائل نشده است. 2. این طرح اجرا نشدنی است؛ زیرا پیش از تشکیل این مجلس بزرگ آرمانی، باید تا اندازهای توافق و تفاهم میان رهبران و سران کشورها ایجاد کرد. ثمره این تفاهم، چیزی شبیه سازمان ملل متحد امروز خواهد شد که با وجود توافقهای مهم بینالمللی و پیماننامههای گوناگون سیاسی و نظامی، اقدام چشمگیری در راه صلح انجام نشده است. منابع 16.
خطابات عبدالبهاء، ج 2، ص 56. 17. خطابات، ج2، ص 147. 18. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهایی، نسخههای WORD وPDF موجود در سایت
جامع آثار بهایی، ص288، به نقل از: بدائع الآثار، ج 1، ص ١٥٣. 19. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، مؤسسه ملّی مطبوعات
امری، چ 3، ص ١٢٨؛ بدیع، ص 125. 20. پیام ملکوت، ص ٢٣٢. 21. همان، ص ٢٣١. 22. مقصود عالمیان، در نظر بهاییان شخص بهاءالله است. 23. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، 1369، چ 14، صص
121 و 122. 24. نک: سیده معصومه http://www.bashgah.net/modules.php?name=Articles&op=peoples&pi
d=2352 حسنی، ماهنامه حورا، ش 8 ، (آبان
و آذر1383 ).
25. حسینعلی نوری، لوح شیخ محمّدتقی اصفهانی معروف به نجفی، کانادا،
مؤسسه معارف بهایی، ص ۱۵۷؛ بدیع، صص 23 و24.