و ما را رها نمی کند که مگر علیمحمد در سال 1260
مبعوث نشده بود؟
آیا مگر او 4 سال قبل ادعای خود را مطرح نکرده بود و به
قول خودشان در مکه ادعای قائمیت نکرده بود؟
چگونه است که امام زمانی بعد از
چهار سال مجددا خود را نایب خودش مطرح کند؟
شاید او بنا دارد محمد شاه را
نایب خودش معرفی کند و او را بع عنوان رکن رابع به عالم معرفی نماید؟
بالاخره ندانستیم این ادعاها چگونه و از کجا سر در می آورد که روزی
ادعای بابیت و چند صباحی ادعای امام زمانی و مجددا ادعای بابیت و رکنیت می کند.
آیا
از یک شخص سلیم العقل، اینگونه سخنان عجیب نیست؟
در پاورقی ص 199 مطالع الانوار و همچنین در کتاب رحیق مختوم در ص 581 تا 582