حضرت علی(ع) میفرماید:<نحن الشعار والاصحاب والخزنهُ والابواب ولاتؤتی البیوت الا من ابوابها>.2
جملهِ اخیر آن حضرت، اشارهای است به آیهِ شریفهِ:<لیس البرّ بأن تأتوا البیوت من ظهورها ولکنّ البرّ من اتّقی و اُتوا البیوت من ابوابها>.3
برخی از مفسّران نیز مقصود از <ابواب> را در این آیه، ائمّه(ع) دانستهاند که <طریق> و <بابِ> راه یافتن به مدینهِ علم پیامبرند.4

از حضرت رضا(ع) معنای <ماء> را در آیهِ <اًن اصبح ماوِکم غوراً فمن یأتیکم بماء معین>5 پرسیدند و او در پاسخ فرمود: <ماوِکم ابوابکم اَی الائمّه والائمّه ابواب الله>.6 در این تفسیر <ماء> در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی آب وسیلهِ حیات است و اگر آبها بخشکند، راه حیات بسته است. امامان معصوم(ع) مانند آبی هستند که حیات معنوی مردم به ایشان وابسته است و در حقیقت ابواب وصول به حیات معنوی و واقعیاند و اگر در جهان، امام و حجّتی نباشد، باب حیات معنوی مسدود است و کسی <ماء مَعین> یا آب گوارای زندگی معنوی را به انسانها نخواهد چشاند.
ابواب ائمّه(ع)
در زمان حضور ائمّه(ع)، افرادی از صحابه به عنوان <باب> آنان
معرّفی شدهاند. گویا این تعبیر در زمان ائمه(ع) رواج داشت، هرچند در سخنان خود
ائمه(ع) و در کتابهای رجال از آنان با عنوان <باب> تعبیر نشده است، ولی
در کتب تراجم و مناقب امامان شیعه(ع) (مانند کتاب مناقب آل ابیطالب۱۵ و الفصول
المهمّه فی- معرفه احوال الائمّه(ع)7و…) از عدّهای به عنوان <باب> یا <بوّاب> تعبیر
شده است. مانند: سلمان <باب حضرت علی(ع)>، سفینه <باب امام حسین(ع)>،
ابوخالد کابلی و یحیی بن امّ الطویل <باب امام سجّاد(ع)> و افرادی دیگر
که خود را به دروغ باب ائمّه(ع) معرّفی میکردند، مذمّت شدهاند و مورد تکذیب
و نفرین قرار گرفتهاند.
دستهِ اوّل، آنانی بودند که با ائمّه ارتباط خاص داشتند، و علاوه
بر بهرهوری از علوم و معارف ائمه(ع)، در برخی امور وکیل و مباشر کارهای ایشان
و در شرایط حسّاس سیاسی، واسطهِ ائمّه(ع) و پیروان آنان بودهاند. برای نمونه:
ابوخالد کابلی و یحیی بن ام الطویل از یاران نزدیک امام سجّاد(ع) و سالها
در خدمت آن حضرت بودند.
جابر بن یزید جُعفی از اصحاب سرّ اهل بیت و از نزدیکان امام باقر(ع)
بود.
مفضّل بن عمر، که بنا بر روایات، از علوم ائمّه(ع) آگاهی داشته
و مورد توجّه خاص امام صادق(ع) بوده است، به نمایندگی از آن حضرت به کارهای
شیعیان رسیدگی میکرد و در منازعات مالی ایشان برای رفع اختلاف، به وکالت
از آن حضرت، اموالی پرداخت میکرد. وی همچنین مباشر کارهای مالی امام کاظم(ع)
بود و آن حضرت خود شخصاً پرداختهای مالی شیعیان را نمیپذیرفت.
از سوی دیگر، در کتابهای سیره و تاریخ، نوّاب اربعهِ امام زمان(ع)
در دورهِ غیبت صغری نیز <باب> خوانده شدهاند. طبرسی از آنان به عنوان
<الابواب المرضیون و السّفراء الممدوحون> نام میبرد.8 ابن اثیر دربارهِ
حسین بن روح نوبختی، یکی از نوّاب اربعه، میگوید که امامیه او را <باب>
مینامیدند.9
عثمان بن سعید عمروی، محمّد بن عثمان و حسین بن روح نوبختی گذشته
از سفارت امام زمان(ع) به عنوان بابهای امام جواد، امام هادی و امام عسکری(ع)
نیز نام برده شدهاند و در روایات بر وثاقت، علم و نزدیکی آنان به ائمه(ع) تصریح
شده است.10
<ابواب> امام مهدی(ع)
علاوه بر نوّاب اربعه که هر یک پس از دیگری، باب حضرت حجّت(ع)
بودند، کسانی دیگر نیز به <باب> معروف هستند؛ او در عصر خود، از ثقات و برجستگان
شیعه به شمار میرفت و به دست سفرای اربعه توقیعات به نام آنها از طرف
حضرت مهدی(عج) صادر گشته است.
برخی از بزرگان شیعه که در کتابهای تراجم و مناقب از آنها به
<باب> تعبیر شده است، عبارتند از:
۱- ابوالحسین، محمدبن جعفر اسدی کوفی رازی، باب حضرت حجّت(عج) در
<ری>؛ اردبیلی (صاحب جامع الرواه) میگوید: <کان احد الابواب>.11
۲- ابوعلی، احمدبن اسحاق اشعری قمی از اصحاب حضرت جواد(ع) و علیالهادی(ع)
و باب حضرت حجّت(عج) در قم؛ وی به خدمت حضرت حجّت(عج) رسید و باب امام در قم
بود.12
۳- ابراهیم بن محمد همدانی، باب امام مهدی(عج) که چهل بار حج انجام
داده است.13
۴- ابواسحاق ابراهیم بن مهزیار اهوازی، باب امام(ع)؛ کشی دربارهِ
او میگوید:
<و کان وکیل الناحیه و کان الامر یدور علیه>.14
۵- احمدبن حمزهبن الیسع قمی، باب امام حجّت(عج).15
۶- ابوهاشم، داوود بن القاسم بن اسحاق بن عبدالله بن جعفر بن
ابیطالب، باب حضرت حجّت(عج).16
۷- محمدبن علی بن بلال از اصحاب حضرت حجّتبن الحسن(عج)؛ سیّدبن
طاووس در ربیع الشیعه میگوید: <من السفراء الموجودین فی الغیبه الصغری
والابواب المعروفین الذی لایختلف الاِمامیه القائلون بامامهالحسن بن علی-
فیهم>.17
۸- ابومحمد الوجنائی، باب امام حجّت(عج).
۹- محمدبن ابراهیم بن مهزیار؛ اردبیلی میگوید: وی نیز مانند پدرش،
ابراهیم بن مهزیار، از ابواب امام و وکیل آن حضرت بود.18
۱۰- عمر اهوازی از ابواب حضرت حجّت(عج).
۱۱- ابوجعفر، عبدالله ابو غانم قزوینی که به نام وی از حضرت
حجّت(عج) توقیع صادر گردید. وی باب امام(ع) در قزوین بود.19
منابع:
1- بحار:
۲۴/۱۲٫
2- نهجالبلاغه، خطبه ۱۵۴٫
3- بقره / ۱۸۹٫
4- ر.ک: مجمعالبیان طبرسی، ذیل آیه؛ تفسیر فیض کاشانی،
ذیل آیه.
5- ملک / ۳۰٫
۱۴٫ بحار: ۲۴/۱۰۰٫
6- ر.ک: مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۷۷،
۱۷۶، ۲۱۱، ۲۸۰، ۳۲۵، ۳۶۸، ۳۸۰، ۴۰۲، ۴۲۳٫
7- الفصول المهمّه، ابن صبّاغ، ص ۲۲۹، ۲۴۱، ۲۶۲، ۲۷۴،
۲۸۱٫
8- ر.ک: الاحتجاج، ص ۴۷۷٫
9- ر.ک: الکامل فی التاریخ: ۸/۲۹۰٫
10- در کتاب الهدایهالکبری فی تاریخ الائمّه (حسین بن
حمدان خصیبی… – ۳۵۸ ه .ق) کسانی به عنوان <ابواب> نام برده شدهاند
که <حاملان اسرار و علوم ائمه(ع>) بودند و در عین حال برای هر امام وکلایی
نیز معرّفی شدهاند که واسطهِ امام با شیعیان در کارهای مالی و غیر آن بودند.
11- جامعالرواه: ۲/۸۳٫
12- همان: ۱/۴۱؛ رجال ابن داود، ص ۲۴٫
13- رجال کشی، ص ۵۰۸ – ۵۰۹؛ جامعالرواه:
۱/۳۳٫
14- رجالکشی، ص ۴۴۶؛ و نیز ر.ک: رجال ابن داود، ص ۱۹؛ جامعالرواه:
۱/۳۵٫
15- ر.ک: اعیان الشیعه: ۲/۴۸؛ رجال ابن داود، ص ۲۷؛ جامعالرواه:
۱/۴۹٫
16- جامعالرواه: ۱/۳۰۷؛ فهرست شیخ طوسی، ص ۱۳۱٫
17٫ جامع الرواه: ۲/۱۵۳؛ رجال ابن داود، ص ۲۴٫
18- جامعالرواه: ۲/۴۴٫
19- ضیافهالاخوان، ص ۶۶؛ الغیبه، شیخ طوسی، ص ۱۷۲٫