بی مشورت وزرای دوراندیش امر به تعرض بابیان کرد و ...1»
جالب است عباس افندی این مرد خدمتگذار را مستبد و خودسر و
سفاک معرفی کرده است. اگر
او ترقی سلطنت را در سختگیری و تخویف مردم می دانست چطور بود که بیشترین
خدمت در دوره ناصرالدین شاه در زمان صدرات او انجام گرفت؟ چطور بود که از
عیش و نوش درباریان کاست تا خدمت به مردم را بیشتر کند؟ و این عناد و دشمنی
فرقه ضاله بهاییت بدین خاطر بود که مرحوم امیرکبیر از فریب شیاطین جلوگیری
کرد.
شوقی
افندی ربانی که دومین امام بهاییت است،درباره ی امیر کبیر می گوید:« اتابک
اعظم، تقی سفاک و بی باک که حکم اعدام سید عالم را صادر نمود و جمعی از
اصحاب را در مازندران و تبریز و زنجان وطهران شربت شهادت بنوشانید و دو سال
بعد... به سخط شهریار پر کین مبتلا گشت و در حمام فین به اسفل السافلین
راجع شد. برادرش که در این عمل فظیع و شریک و سهیم گشت در همان ایام به
دارالبوار راجع شد.2» در
ضمن همین شوقی افندی در قرن بدیع امیر را وزیر بی تدبیر!! خوانده است.
ابوالفضل
گلپایگانی مورخ مشهور بهایی نیز به پیروی از امامان بهایی خود امیرکبیر را
وزیر نادان3،وزیر شریر4، تقی سفاک( منبع:رحیم مختوم،« قاموس لوح مبارک قرن.»، عبدالحمید
اشراق خاوری، موسسه ملی مطبوعات امری، 131 بدیع،1/326، ردیف ت ) و ...
خوانده است.
باید دید که امیر کبیر با این عده چه رفتاری داشته است که آنها این چنین صفات بی شرمانه ای را به ایشان نسبت می دهند.
1. مقاله شخصی
سیاح... ص 34 - 35
2. توقیعات مبارکه حضرت ولی امر! ص 181-182
3. مطلع الانوار ص 493
4. مطلع الانوار ص
590