یکی از شعرای بهایی تولد او را به شعر درآورده است و در یک رباعی بیان می کند:
در اول غربال ز سال فرقان
دوم سحر محرم اندر در تهران
از غیب قدم به ملک امکان بگذاشت
شاهی که بود خالق من فی الامکان
(غربال به حروف ابجد 1233 می شود. )
در این خانه ای که او پا به دنیا گذاشته است دو تا برادر دیگر هم ما می شناسیم ممکنه بیشتر هم بوده ولی تاریخ آن را ننوشته
1-برادر ی به نام یحیی
2-و برادری به نام موسی
(بعدها یحیی به صبج ازل نام گرفت ولی موسی کاره ای نشد منتها چون لقب بخشی در این فرقه خیلی بسیار است به او لقب کلیم الله دادند)
3-خواهری دارند به نام عزیه خانم (او از دشمنان سر سخت حسینعلی بهاست)
جریان دشمنی:
او
معتقد به حسینعلی نشد کتابی هم دارد به نام تنبیه النائمین یعنی بیدار
کردن به خواب رفته ها در این کتاب تمام سوابق حسینعلی را بر ملا کرده است.
چرا این اختلاف بین اینها افتاد در این پست خواهد آمد.
البته بین حسینعلی و صبح ازل نیز اختلاف بسیار عمیقی ایجاد شد که به این هم خواهیم پرداخت.
در
بحث گذشته اشاره شد که مریدان این دو یعنی علی محمد و حسینعلی برای آنها
مقامات بسیاری را قائل اند. از جمله این مقامات مقام نبوت است یعنی آنها را
به عنوان انبیاء مستقله می دانند.
در
مفاوضات که این کتاب درباره گفتگویی است که در سر میز نهار صورت گرفته
(البته اگر راست بگویند چون آنقدر دروغ گفته اند که به راست شان هم نمی
توان مطمئن شد)
که
سوالاتی شده و او جواب داده است و مقام آن دو را اینگونه بیان کرده است که
آنها پیغمبران خدا هستند و جزء انبیاء مستقله اند البته دعاوی متعددی
دارند.
پیامبران
هم باید درس نخوانده باشد امی بودن یعنی درس نخوانده باشد (سوره عنکبوت48:
و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب ولا تخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون) اگر
قبل از پیامبری خواندن و نوشتن بلد بودی به راه باطل روندگان در پیامبری
تو تردید می کردند.
و در پست گذشته گفتیم که علی محمد خطاب به معلمش گفت: قل ان یا محمد معلمی فلا تضربنی قبل ان یقضی علیّ خمسه سنه...( بیان عربی ص 25)