شما اینجا هستید : ماست مالی بهائیت
بهائیان نیز به دو شاخه بهائیان ثابت به پیروی از میرزا عباس، و بهائیان موحد به پیروی از میرزا محمدعلی تقسیم شدند. پیروان غصن اعظم (عباس)، پیروان غصن اكبر (محمدعلی) را ناقض، و اینان نیز آن گروه دیگر را مشرك می خواندند. اما به هر حال، پیروان غصن اعظم، اكثریت یافته میرزا عباس كه لقب عبدالبهاء را به خود اختصاص داده بود، به عنوان جانشین رسمی بهاءالله مطرح شد و ادای وظیفه می كرد. بهائیان او را در همه شئون آیتی از آیات خدا خوانده، شخصیتی ممتاز و استثنایی دانسته و همه كمالات علمی و عملی را به وی نسبت داده اند. درباره او نقل كرده اند: «در سن 13 و 14 سالگی در مجمع علمای بغداد كه به حاج كریمخان [از رهبران شیخیه] اعتراض می كردند چرا كلمه ماست را عربی دانسته در صورتی كه حتماً ماست كلمه فارسی است؟ گفت كرمانی هر چند به ما معترض و از مخالفین سرسخت است ولی از انصاف نباید گذشت كه این سخن را راست گفته، زیرا كلمه ماست یك واژه عربی است و این گفته خود را از روی كتاب قاموس اثبات نمود و راجع به اینكه ماست نخست تنها در میان عربها رسم بوده و سپس فارسها از آنها یاد گرفته و همان نام عربی را به او گفتند صحبت كرد و همه حضار با اعجاب، تحسین نمودند».
اینكه این علمای بیكار چه كسانی بودند كه از میان این همه مسائل و مقوله های علمی، حاج كریمخان را درباره اصالت واژه ماست به محاكمه كشیدند و سرانجام توضیحات عالمانه! عبدالبهاء آنان را به اعجاب و تحسین وا داشت، چندان تعجبی ندارد، زیرا در فرایند فرقه سازی و فرقه بازی، به ویژه هنگامی كه فرقه از اصالت فكری و پایگاه اجتماعی لازم برخوردار نیست و تنور منازعات فرقه ای و درون فرقه ای داغ می شود، چنین افسانه سازیها و چهره پردازیهای عامیانه، امری رایج به نظر می رسد. یكی از نكاتی كه در این میان جلب توجه می نماید، تناقض میان اندیشه و عمل رهبران فرقه و به بیان دیگر، ناسازگاری میان عمل رهبران و پیروان آنها با فتوای رهبران است.